۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

می خواهمت !

آدم تا وقتی چیزی را ندارد، آن را می خواهد. وقتی داشته باشد، فعلِ "خواستن" جای خود را به "داشتن" می دهد. وقتی به دست آورد ، دیگر نمی خواهدش، چون "داردش". فرقی نمی کند آن چیز معشوق باشد یا شغل، پول باشد یا سه چرخه. بعد از به دست آوردن، چشمش دنبال چیز دیگری ست. و این قصه باز تکرار می شود. "می خواهمت" مالِ وقتی ست که هنوز ندارمت، وقتی داشته باشمت، از یک چیز "خواستنی " تبدیل می شوی به یک چیز "داشتنی". میل ِ خواستن از فاصله داشتن است. به همین سادگی. حالا می خواهی خواستنی بمانی یا داشته شوی، این انتخاب توست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر